کتاب تمام نورهايي که نميتوانيم ببينيم داستاني دربارهي اخلاق، علم و رژيم اشغالگر نازي ميترا جلالي ????-??-?? ?0 خواندن اين مطلب در 3 دقيقه کتاب تمام نورهايي که نميتوانيم ببينيم اگر تعطيلات چندروزه و يا مسافرتي در پيش داريد و اين کتاب به تورتان خورده است، ميشود بهتان گفت خوششانس. اين رمان از آنهايي است که نميشود زمين گذاشت؛ نويسنده چنان بااستعداد و چيرهدستي اين رمان را به نگارش درآورده که ميشود از کم و کاستيهاي ادبي آن چشمپوشي کرد. بياييد ابتدا دربارهي نکات مثبت حرف بزنيم: داستان در آلمان و فرانسه و در زمان اشغال فرانسه توسط رژيم نازي اتفاق ميافتد. از برخي جزييات ميشود دانست که دوئر هنوز در دنياي کتابهاي دوران کودکياش سير ميکند؛ مِري-لار دختر کوچولوي فرانسوي است که نابينا و بيمادر است؛ ککومک صورتش خواننده را ياد پوليانا و آنشرلي، دختري با موهاي قرمز مياندازد. وارنر فِنينگ و خواهرش ژوتا دو کودک يتيماند که دريکي از مراکز معدن کاري آلمان زندگي ميکنند. موهاي وارنر بهمانند برف سفيد است و اگر با او در يک اتاق تنها باشيد مثل آن است که «با يک کپه پر در يک اتاق تنها باشي». شايد وارنر ريز جثه باشد اما هيچ شباهتي به پيترپن ندارد. او بسيار باهوش است و علوم مختلف را سريع ميآموزد؛ بهطور دقيق اگر بخواهم بگويم وارنر به راديوها و پيچيدگي ساختارشان علاقهمنداست. وارنر ميتواند هر چيزي را تعمير کند. مري لار ولي داستان که شروع ميشود شش سال دارد؛ با پاپا عزيزش در پاريس زندگي ميکند. پاپا قفلساز است و کليددار موزهي ملي طبيعت است. آنجا، زير طاقها، الماس نفرينشدهاي پنهان است، به رنگ دريا که به نقرهاي ميزند و ميانش سرخفام است. به الماس ميگويند درياي آتش. پاپاي مري لار براي خانهها و خيابانهاي پاريس جورچينهاي جورواجور و مينياتور هم ميسازد. مينياتورها به مري لار کمک ميکنند تا ياد بگيرد از انگشتانش بهجاي چشمها استفاده کند و شهر را مجسم کند. مري لار ميتواند کتابهايي که به خط بريل نوشته شدند را بخواند و به کمک همين کتابها نهايتاً ميتواند از ويراني و تخريب رژيم اشغالگر نازي جان سالم به درببرد. اگر چارلز ديکنز زنده بود اين کتاب را به علاقه ميخواند، در آيندهي م,کتاب,تمام,نورهایی,که,نمیتوانیم,ببینیم ...ادامه مطلب